۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

فول آلبوم مهستی



ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

کعبه اینجاست



                     همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن              همه ساله حج نمودن سفر حجاز رفتن
                 به مساجد و معابد همه اعتکاف جستن                زملاحی و منافی همه احتراز کردن
                 زمدینه تا به کعبه سر و پا برهنه رفتن                دو لب از برای لبیک به وظیفه باز کردن
                 شب جمعه ها نخفتن به خدای راز گفتن              زوجود بی نیازش طلب نیاز کردن
                به خدا که هیچ یک را ثمر آنقدر نباشد                که به روی ناامیدی در بسته باز کردن

ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

خاطره ایی از استاد ما


 
چند روزی به آمدن عيد مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثرا" رفته بودند به شهرها و شهرستان های خودشان یا گرفتار کارهای عید بودند اما استاد ما بدون هیچ تاخیری آمد سر کلاس و شروع کرد به درس دادن.
استاد خشک و مقرراتی ما خود مزیدی شده بر دشواری "صدرا".
بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از بچه ها خیلی آرام گفت: استاد آخره سالی دیگه بسه!
استاد هم دستی به سر تهی از موی خود کشید! و عینکش را از روی چشمانش برداشت و همین طور که آن را می گذاشت روی میز، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت.
استاد 50 ساله‌مان با آن كت قهوه‌اي سوخته‌اي كه به تن داشت، گفت: حالا که تونستید من رو از درس دادن بندازید بذارید خاطره ای رو براتون تعریف کنم.
"من حدودا 21 یا 22 سالم بود، مشهد زندگی می کردیم، پدر و مادرم کشاورز بودند با دست های چروک خورده و آفتاب سوخته، دست هایی که هر وقت اون ها رو می دیدم دلم می خواست ببوسمشان، بویشان کنم، کاری که هیچ وقت اجازه آن را به خود ندادم با پدرم بکنم اما دستان مادرم را همیشه خیلی آرام مثل "ماش پلو" که شب عید به شب عید می خوردیم بو می کردم و در آخر بر لبانم می گذاشتم.
استادمان حالا قدری هم با بغض کلماتش را جمله می کند: نمی دونم بچه ها شما هم به این پی بردید که هر پدر و مادری بوی خاص خودشان را دارند یا نه؟ ولی من بوی مادرم را همیشه زمانی که نبود و دلتنگش می شدم از چادر کهنه سفیدی که گل های قرمز ریز روی آن ها نقش بسته بود حس می کردم، چادر را جلوی دهان و بینی‌ام می گرفتم و چند دقیقه با آن نفس می کشیدم...

ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه

دانلود گلهای تازه سری دو


گلهای تازه سری یک ، شامل 35 برنامه می باشد
از برنامه شماره 36 تا برنامه شماره 70
در ادامه مطلب اطلاعات کامل در مورد هر برنامه نوشته شده است
امیدوارم برنامه ها را دانلود کرده و از شنیدن آنها لذت ببرید

ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

۱۳۸۹ اسفند ۷, شنبه

10 اشتباه خانمها در لباس پوشیدن



تا حالا شده شما و دوستتون که از لحاظ سایز مثل هم هستین یه لباس رو بپوشین ولی حس کنین که اون تو اون لباس برازنده تر هست؟
این بر میگرده به این که شما بدونین اصولا انتخاب یک لباس فقط سایز نیست... بلکه چیزهای دیگه ای هم هست که اگه رعایت بشه، لباس به تن شما هم به همون اندازه برازنده خواهد بود. معمولا 10 تا نکته هست که تو لباس پوشیدن خیلی مهمه و خیلی ها هم بهش توجه نمیکنن. فراموش نکنین خوب لباس پوشیدن به معنی گرون پوشیدن نیست!

1 - انتخاب رنگ اشتباه
پوشیدن لباسی با رنگ متناسب با پوست و رنگ موی شما باعث میشه سالم و سرحال و زیبا با حداقل چین و چروک به نظر بیاین.

2 - آرایش زیاد
متاسفانه اشتباه بزرگ دیگه که تو ایران هم خیلی رایجه استفاده افراط آمیز از لوازم آرایش هست. من که فکر میکنم یه دختر جوان نباید طراوت صورتش رو زیر قشری از میک آپ مدفون کنه.
آرایش زیادی باعث میشه خطوط صورت بیشتر نمایان بشه و چهره خسته نشون داده بشه. آرایش رنگ روشن و سبک واسه روز و یه کمی تیره تر واسه شب ایده آل هست. حتی بهترین سوپر مدل ها هم تو روز اندازه ایرانیها آرایش نمی کنن. آرایش زیاد شما رو زیباتر از اون چیزی که هستین نشون نخواهد داد.

ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

فرعون و شیطان



فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن. فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟

ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست.

ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

دانلود گلهای تازه سری یک



گلهای تازه سری یک ، شامل 35 برنامه می باشد
از برنامه شماره 1 تا برنامه شماره 35
در ادامه مطلب اطلاعات کامل در مورد هر برنامه نوشته شده است
امیدوارم برنامه ها را دانلود کرده و از شنیدن آنها لذت ببرید

ارسال به Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed